وقتی کامی سوسک شد!
داستانهای فارسی - قرن 14
آقای باقری، لیسانس حسابداری دارد. او با شکم گنده و کلهای طاس، فردی چاپلوس و چرپ زبان است و در ادارة حسابداری ترفیع میگیرد و رئیس میشود. همکار او فوق لیسانس حسابداری دارد و همسر او «نرگس» از ترفیع نگرفتن او ناراحت است و مدام غر میزند. آنها به همایش موفقیت میروند و در آنجا به آنها میگویند که باید از افراد موفق الگو برداری کنید تا مانند آنها موفق شوید. مرد شروع به خوردن روغننباتی و شیرینیجات و... میکند و شکم او مثل شکم آقای باقری گنده میشود، او به نزد پزشکی میآید و التماس میکند که قسمتی از موی او را طاس کند. وقتی کامی سوسک شد! کتابی است شامل چندین داستان کوتاه اجتماعی و خانوادگی که نگارنده با بیانی طنزآلود به مسایل موجود در جامعه پرداخته و سعی میکند مخاطب را به تفکر خلاق وا دارد. عنوانهای داستانهای کتاب عبارتاند از: از فواید تقلب!، بند (پ)! پول!، از خاطرات یک خوشتیپ، از مهندسی عمران تا مهارت جهانی فقط یک پاشنه کفش فاصله است! از نامههای یک عاشق و معشوق امروزی؛ و درد و دلهای نسبتآً بیبو در تالار اندیشة خوشبو.