مجنونتر از لیلی
داستانهای فارسی - قرن 14
"مینو" معلول جسمی است. او به خاطر مشکلات روحی و روانی و احساس پوچی به دلیل دوری از معنویات خودکشی میکند، اما نمیمیرد و تنها دچار فراموشی میشود. خانوادهی او به توصیهی پزشک، او را در بیمارستان روانی بستری میکنند. در بیمارستان پزشک معالج برای درمان مینو، او را تشویق به نوشتن میکند. او از دوران کودکی تا سالهای دانشگاه را به رشتهی تحریر درمیآورد، حتی زمانی که چند عشق نافرجام را تجربه میکند. بعد از گذشت مدتی مادر مینو، دفترچهی خاطرات پدربزرگ را در اختیار او قرار میدهد. با مطالعهی آن دفترچه، نور امیدی درون مینو روشن میشود. او زندگی را در رویا تجربه میکند و در ادامه سفری معنوی (رفتن به خانه خدا) برای او اتفاق میافتد و این سفر، مینو را با معنویات زندگی آشتی میدهد.