داستان زندگی خاک
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب مشتمل بر داستانهایی کوتاه با عنوانهای «سرداب سرنوشت»، «لنز آبی»، «بدترین حال»، «لحظه متفاوت زندگی» و... است. داستان «خاک»، درباره پسری به نام «تهمتن» است که برای یادگیری کمکهای اولیه و امور بهداری به شهر میرود، او دلباخته «نورزا» زیباترین دختر روستایشان است. تهمتن در اولین مرخصی که به روستا میآید به خواستگاری نورزا میرود و او را نشانکرده خود میکند. او پس از پایان تحصیلش به روستا بازمیگردد و با نورزا ازدواج میکند و... .