ماجرای الماس
داستانهای سوئدی - قرن 20م.
کسی الماسهای «محمد قیراطِ» جواهرفروش را یکی پس از دیگری به سرقت میبرد. همه شواهد، نشان میدهند که دزد، یکی از کارکنان مغازه «سیولاندر»، «توره مورینگ» و یا «لول لو اسمیت» است. پلیس در شهر کوچک «واله» در پیگیریهای خود به هیچ نتیجهای نمیرسد از اینرو، با کارآگاهان جوان «لاسه» و «مایا» تماس گرفته میشود تا به حل این معما بپردازند.