عشق با بهار آمد
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة دو داستان فارسی، با عنوانهای «عشق با بهار آمد...» و «پروانههای عاشق» است. در خلاصة داستان «عشق با بهار آمد...» آمده است: «دکتر سیاوش» در سال (1358) هنگام رهبری و هدایت تشکلّهای مردمی توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با هدف تأمین نیازهای اوّلیه مانند آب، جاده و امکانات بهداشتی برای روستاها ،به نام جهاد سازندگی، برای طبابت به روستایی در شمال کشور میرود. اصلان که به اتفاق پسرانش افرادی شرور و بدجنس هستند، در کار ساخت درمانگاه برای دکتر سیاوش، مداخله کرده و ایجاد دردسر میکنند که آنها توسط ژاندارمها دستگیر میشوند، «باران» نامزد دکتر سیاوش به اتفاق برادرش «بهمن» به دیدار دکتر سیاوش آمده و آنجا ماندگار میشوند. بهمن نیز که دلباختة دختری به نام «نازنین» شده، طرح شغلی و خانوادگی خود را در آن روستا بنا مینهد.