بوی دهان گنجشک
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب در قالب 72ناداستان و روایت، نگاهی دارد به زندگی شخصیتهایی که در کودکی نویسنده نقش داشتهاند و اینجا در زمان و موقعیتی دیگر، مشغول نظاره سرنوشت خویشاند و شادکامی و خوشبختی آنها در پذیرش تنهایی و جبری است که آنها را احاطه کرده است: پدربزرگی که ساعتهای طولانی در جشن تولد 89سالگیاش در اتاق انباری حبس میشود تا سر موقع به جشن آورده شود اما فراموشِ خانواده میشود تا به جمع مهمانان بپیوندد. «ننهرضا» که همه دلمشغولی روزانهاش مراجعت پیاده به توالت عمومی محله و بازگشت به خانه است تا به این ترتیب تمام ساعات یک روز را سپری کند. «ولد» که تمام جوانیاش را روی رود کارون خوابیده و جایی جز آنجا برای زندگی ندارد. «لاوی و گوهر» که هر روز با یک بیوک اسکای لارک شکلاتی پنچر خیابانهای جدید مشهد را زیر پا میگذرانند، و... .