داستان یک مسافر
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «شب در پایگاه بسیج جمع شدیم. بخاری نفتی هنوز نتوانسته بود پایگاه را گرم کند ولی بوی نفتش و دودی که با وزش باد از لوله بخاری به داخل برمیگشت سرها را گیج میکرد. عکس شهدای پایگاه روی دیوار و بهردیف نصب شده بودند. بحث سر این بود که عکسهای بعدی متعلق به کدامیک از ما خواهد بود».