لحظههایی که از جنس ساعت نبودند
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر چند داستان ایرانی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «پراکندهگویی»، «تصادف با ماشین»، «یک صبحانه مشتی»، «نخودچیکشمش»، «ساحل دریاچه چیچیست»، «ارومیه در یک نگاه»، «توالت فرنگی»، «سمفونی شب» و «فتح قله اورست» عنوانهای برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «شبیخون» میخوانیم: «زندگیام با خشت، خشتِ همین سرزنشها ساختهوپرداخته شده است. این در سرشتم است، چون اگر مدتی به یک حال در یکجا بمانم، میپوسم».