تنگنا: رمان کوتاه
این داستان از زبان دختری به نام پری نقل میشود که در اثر قتل غیرعمد همسرش در زندان به سر میبرد. پری که از بیماری سرطان خون رنج میبرد و امیدی به ادامه زندگی ندارد در زندان شروع به نوشتن خاطراتش کرده و از عشقش رضا میخواهد که پس از مرگش این نوشتهها را به چاپ برساند. او خاطراتش را از مانی آغاز میکند که دختری 17 ساله است و عاشق پسر همسایه یعنی رضا میشود. ولی پدرش به خاطر ضعف مالی آنها با این ازدواج مخالفت میکند واو را به عقد پسر دوستش یعنی حمید درمیآورد. حمید که متکی به پدرش بود و خیلی بد دل است شروع به آزار و اذیت پری میکند. در یکی از مشاجراتش با حمید که هم اکنون با دختری دیگری عقد کردهاست به شدت کتک میخورد و برای دفاع از خود گلدانی را بر سر حمید میکوبد. حمید میمیرد و پری به زندان میافتد. پس از مدتی پری تبرئه میشود ولی به علت سرطان خون از دنیا میرود.