نفرین سرخ
داستانهای فارسی - قرن 14
«نفرین سرخ» به قلم «م. یکتا» روایت زندگی دختری با نام «پری گل» است که مردم به دلیل وجود چشمانی سرخ در او و نیز رخ دادن اتفاقات عجیب بعد از تولدش به او لقب «نفرین شده» دادهاند. پری گل، با ماجراهای رخ داده، از روستا طرد و توسط زنی جنگلنشین بزرگ میشود. او تمام تلاش خود را به کار میبندد تا پدرش را بیابد و پاسخ چراهای ذهنش را به دست آورد. او در این مسیر دچار بحرانهای زیادی میشود و تنها یک کلمه دریای متلاطم وجودش را آرام میکند. مهمترین نکتة ترسیم شده در این رمان توکل و داشتن امید به خداوند یکتاست.