عشق همچون عشق
داستان حاضر روایتی است عاشقانه که در پنج فصل به طبع رسیده است :((عشق))، ((خدا))، ((مدینه فاضله))، ((دنیای پس از مرگ)) و ((سانچا)) .((وفا)) قهرمان اصلی داستان که شصت و چهار سال دارد در ویلایی نزدیکی شهر چالوس روزگار میگذراند .از آن جا که او به همسرش بسیار علاقهمند است گمان میکند اگر روزی همسرش بمیرد او نیز در اندک زمانی خواهد مرد .((وفا)) شاعر است و با یک فیلسوف خیالی که ساخته و پرداخته ذهنش است مشورت میکند .یک روز وقتی همسر((وفا)) برای خرید از خانه خارج میشود، ((وفا)) با فیلسوف خیالی خود به گذشتهها سیر میکند . او بیست و شش سال پیش، با دیدن((مینو)) دل باخته او میشود .((وفا)) در آن زمان وضعیت مالی خوبی نداشت، از طرفی پانزده سال از((مینو)) بزرگتر بود، از همین روی، سعی میکند دخترک را فراموش کند، اما ...