مترسک
"اینجایم" به نامی که نام خاص نیست، متعلق به تمام کاههای لباسپوش است، "مترسک" و به هیبتی که پر از هیچ است اما فریبنده. اما اگر همه هیچ است، آن که غوغایی میکند بیگاه و مینالد گهگاه، تکاپو میکند شدن را و میجوید بودن را، آن که در خیال میرقصد و در نرمی نوازش میخوابد، کدام غریبه است در من؟! نمیدانم، نمیدانم و نمیدانم را خوب میدانم". متن مذکور قسمتی از نثر "مترسک" است که در این کتاب به همراه شعرهای قایق چوبی؛ خاک سرد؛ آوار؛ خنثی؛ ناله؛ آستین آفتاب؛ و سایههای آسمان گردآوری شده است.