دانی و جوجه طلایی

دانی و جوجه طلایی

داستان‌های تربیتی

"دانیال" کوچولو که همه او را "دانی" صدا می‌کردند؛ با پدر، مادر و دایی جواد در باغ زیبای مادربزرگ زندگی می‌کرد. او به کمک مادربزرگ در انتهای باغ، برای خود یک مرغدانی ساخته بود و چندین مرغ و خروس زیبا را در آن نگهداری می‌کرد. یک روز دایی‌ جواد چندین تخم‌مرغ زیر یکی از مرغ‌‌ها گذاشت. پس از چندین روز تعدادی جوجۀ زیبا از تخم‌ها بیرون آمد. هر روز صبح دایی جواد و دانی، جوجه‌ها را از لانه بیرون می‌آوردند. چون ممکن بود که کلاغ و گربه به جوجه‌ها حمله کنند، دانی با دقت مواظب جوجه‌ها بود، اما یک روز گربه از غفلت دانی استفاده کرده و به یکی از جوجه‌ها حمله کرد و او را به دندان گرفت و فرار کرد. با داد فریاد دانی، دایی‌ جواد و پدر گربه را دنبال کردند و جوجه را نجات دادند. دانی در حالی که از این پیشامد بسیار ناراحت بود و گریه می‌کرد، گفت که دیگر اجازه نخواهد داد گربه یا کلاغی به جوجه‌هایش نزدیک شود.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

حامد پاژتار

ناشر:

کیوان

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1393

نوبت چاپ:

6

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789645581969

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف