کلید زادهی زندان
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، رمانی درباره دو شخصیت زندانی است که ازنظر ظاهری بسیار به هم شبیه هستند اما یکی متعلق به طبقه اشراف و دیگری از طبقه فرودست و فقیر جامعه است. این دو شخصیت در زندان با یکدیگر آشنا میشوند و تنها چیزی که موجب تفکیک آنها از یکدیگر میشود، کلیدی است که مرد اشرافی به گردنش آویزان میکند. بعد از مدتی، مرد اشراف بیمار شده و در شرف مرگ قرار میگیرد. او همه راز و رمزهای اشرافزاده بودن را به همزاد فقیر خود آموزش میدهد و طریقه حرف زدن صحیح، غذا خوردن، موسیقی گوش کردن و مراوده با دیگران را به مرد طبقه فرودست میآموزد، تا او بتواند جای اشرافزاده را بگیرد.