بازیچه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة رمانی فارسی، با موضوع اجتماعی و عاشقانه است. در خلاصة رمان آمده: «ژیلا» فرزند اول خانواده است که در یک مهمانی خانوادگی، با مردی به نام «جمال» آشنا شده و با عشق و علاقة دوطرفه، ازدواج میکنند. در مدت 18 سال زندگی مشترک، آنها صاحب دو فرزند به نامهای «سعید» و «سامان» میشوند. بعد از 18 سال، اخلاق جمال عوض شده و با بهانههای مختلف ژیلا را به باد ناسزا و کتک میگیرد. جمال با تحریک یکی از اقوام به نام «علی» و همسر وی «مینو» با بیوهای جوان و زیبا به نام «مهناز» آشنا میشود. جمال با فریب و به بهانة واهی بچهدار نشدن همسرش، با مهناز ازدواج میکند و صاحب دختری به نام «پرستو» میشود. ژیلا که با وجود بدرفتاریها و خیانت جمال، هنوز به وی علاقمند است دچار آتشسوزی شده و نابینا میگردد. جمال به دیدار وی میآید و با دیدن وضعیت ژیلا و تحقیر شدن از جانب خانوادهها و برملا شدن رازش نزد مهناز، دچار تأسف و پشیمانی میشود و خودسوزی میکند. ژیلا بعد از بهبودی نسبی به همراه پسران خود به زندگی ادامه میدهد و الگویی از وفاداری و عشق برای آنها در زندگی و انتخاب شریک زندگی میگردد.