تصادف

تصادف

"حجت" یکی از رزمنده‌های دوران جنگ تحمیلی است که اکنون در شهرداری کارمند است. روزی او با عجله به سمت خانه در حرکت بود که پسری دوچرخه‌سوار به سمت ماشین او می‌آید. حجت برای جلوگیری از تصادف و احتمال خطر برای پسرک به سمت چپ منحرف شده و به ماشین بنزی گران‌قیمت می‌زند. قدرت‌خان، صاحب بنز، از حجت شکایت می‌کند و دادگاه نیز با توجه به کروکی راهنمایی و رانندگی و نبودن پسربچه برای اثبات ماجرای واقعی، حجت را به پرداخت چهارمیلیون تومان خسارت محکوم می‌کند. این پول برای حجت بسیار زیاد است و او که در آستانه‌ی برگزاری مراسم عروسی دخترش با صادق ـ پسر دوست صمیمی‌اش ـ است قادر به پرداخت این پول نیست. به طور اتفاقی پرونده‌ی برج‌سازی قدرت‌خان، که با رشوه دادن در حال انجام بوده، به دست حجت می‌رسد و او به هیچ‌وجه قبول نمی‌کند که زیر آن را امضا کند. در روزهایی که به پایان مهلت او باقی مانده تمام دوستانش از جمله منوچهر ـ شاگرد قدرت‌خان و از هم‌رزمان سابق حجت ـ تصمیم دارند به او کمک کنند ولی او با آگاهی از موضوعی، از قبول کمک اجتناب می‌کند. در پایان حجت به علت مشکلات جسمی ناشی از جنگ در درمانگاه جان می‌سپارد و از سویی منوچهر، قدرت‌خان را، که به همراه خانمی برای خوش‌گذرانی به ویلایی در شمال می‌رفتند، با ماشین بنزش به ته دره‌ها می‌فرستد.

قیمت چاپ: 2,950 تومان
ناشر:

نیکتاب

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

364

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789647302555

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف