سبد سفارش شما خالی است!

در کتاب حاضر،‌ داستان واقعی دختر جوانی با نام «کوهستان» و ماجرای خودسوزی او به رشتة تحریر در آمده است. «کوهستان» دختری بشاش، باهوش و زیبا است. مادر او چهارمین زن پدر می‌باشد. کوهستان بسیار مورد علاقة پدر و مادر است و بین آن‌ها صمیمیتی خاص برقرار است. کوهستان به درس و مدرسه علاقة فراوانی دارد اما روزی پدرش از او می‌خواهد که برای نگهداری مادر بیمار و کمک به کارهای خانه، ترک تحصیل کند. این درخواست پدر، در او تنفر از مدرسه را به وجود می‌آورد و باعث می‌شود که او با افرادی با سطح فرهنگ پایین معاشرت کند. این اتفاقات، کوهستان را مجبور به خودسوزی می‌کند. خودسوزی کوهستان او را وادار به تفکر دربارة خود، گذشته و آینده‌اش می‌کند. هر چند که دیگر این اندیشه برای او سودی ندارد.