درخت آلو
داستانهای تخیلی
کتاب حاضر دربارة درخت آلویی است که مردم بیملاحظه هرچیزی را پای آن میریختند و درخت نیز همان میوه را میداد؛ میوة صابونی، میوة سنگی، میوة روزنامهای و... پس از چندی پای درخت آنقدر کثیف شد که موشها دور آن جمع شدند. درخت هم از ترس این که میوة موشی ندهد. فرار کرد و باد آن را بالای تپهای برد. آلوهای درخت در آنجا همانند روز اول، طلایی و آبدار بر روی شاخهها سبز شدند. این داستان تخیلی برای کودکان گروه سنی «ب» به چاپ رسیده است.