آدمهایی مانند من
داستان حاضر تصویری است از زندگی پسری که به بیماری((ایدز)) مبتلا شده است. ((بهنام)) که زاده خانوادهای مرفه است به نوعی((تیک عصبی)) دچار میشود که گاه به صورت اعمال غیر طبیعی بروز میکند .مادر و پدر میپندارند با ازدواج، مشکل بهنام برطرف خواهد شد.از همین روی، دختری به نام((اعظم)) را برای همسری او در نظر میگیرند .((بهنام)) و((اعظم)) بنا به خواست بزرگترها با یک دیگر ازدواج میکنند .مدتی میگذرد و((بهنام)) برای انجام آزمایشی به بیمارستان میرود .پزشک با دیدن وضعیت روحی((بهنام)) و جواب آزمایشها تشخیص میدهد که او مبتلا به بیماری((ایدز)) است .پدر و مادر پس از آگاهی از بیماری فرزندشان از او میخواهند تا خانه را ترک کند .سرانجام((بهنام)) بر اثر فشارهای روحی و رفتار ناپسند اطرافیان بر آن میشود ...