یعقوب را دوست داشتم
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر داستانی است که همهچیز در آن از همان دوران کودکی شروع میشود؛ زمانی که «سارا» متوجه رفتار متفاوت والدینش با «کارولین» خواهر دوقلویش میشود. «کارولین» از همان کودکی زیبا و بااستعداد بوده و توجه همه را به خود جلب میکرد. «سارا» کمکم متوجه میشود که ماجرا فقط به رفتار متفاوت والدینش و تبعیضی که آنها میان او و «کارولین» میگذارند ختم نمیشود، بلکه رفتهرفته «کارولین» قصد دارد همهچیز را تصاحب کند. در اولین قدم عشق و توجه پدر و مادرشان را از آنِ خودش میکند، اما بهتدریج جلوی چشمان «سارا»، دوستانش را یکییکی از او دور کرده و به خودش نزدیک میکند. در یکی از همین روزهاست که «سارا» دیگر تصمیم خودش را میگیرد که با این رفتارهای «کارولین» برخورد کند و جلویش را بگیرد.