شب برفی
شخصیت اصلی داستان جوانی است به نام "آرش ."او به اتفاق مادر در خانه خواهرش زندگی میکرد و فقر و گرفتاری بر زندگی او سایه انداخته بود .او سالها در انواع رشتههای ورزشی فعالیت داشت و حتی صاحب عنوان ورزشی نیز بود، اما او به سبب خصلتهای روحی والا هیچ گاه بر آنچه داشته فخر نمیفروخت . "آرش "مصائب و ماجراهای بیشماری را از سر گذرانده و در زندگی، درویشی و فقر معنوی را نیز تجربه کرده بود .در این داستان، جزییات زندگی او از جمله عشق به "سارا "و ماجراهای پیرامون آن بازگو میشود .