بدون اجازه
داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای حیوانات / خرگوشها - داستان
کتاب مصور حاضر داستانی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در این داستان یک خرگوش کوچولو یک درخت سیب دارد. درخت او پر از سیبهای سرخ است. خرگوش کوچولو درخت سیب اش را خیلی دوست دارد. از صبح تا شب از او نگهداری میکند و اجازه نمیدهد که کسی به درختش نزدیک شود. یک روز گنجشک خانم پرپرزنان به درخت خرگوش کوچولو نزدیک میشود و از خرگوش کوچولو میخواهد که اجازه بدهد تا یکی از سیبهای درخت را بردارد، اما خرگوش کوچولو اخم میکند و اجازه نمیدهد.