ما مترسک نیستیم
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
مجموعة حاضر حاوی 5 داستان کوتاه با عناوین «چند شاخه گل باور نکردنی»، «آخرین بار نیست»، «دوست دارم خواب آبجی را ببینم»، «خواب آبی» و «گربه، ماهی، گلسرخ» است که برای گروه سنی «ج» و «د» تهیه شده است. در خلاصة داستان «گربه، ماهی، گل سرخ» آمده است: پیرمرد هر روز کاسة شیر را جلوی گربة سفید و سیاه پشمالو میگذاشت و نزدیک حوض روی تختش مینشست و قلیان میکشید. پیرزن لب حوض مینشست و به ماهیهایی که در حوض بودند خیره میشد. او ماهیها را دوست داشت، زیرا تنهاییاش را پر میکردند. وقتی پیرزن برای آوردن چایی به طبقة بالا میرفت، پیرمرد گل سرخی از باغچه میچید و منتظر پیرزن ماند؛ اما ناگهان متوجه شد که گربه در حالی که ماهی قرمز پیرزن در دهانش است، بالای دیوار ایستاده است. پیرمرد از این صحنه بسیار ناراحت شد؛ برای این که میدید گربه خوبیهای پیرزن را به شکل وقیحانه جواب میدهد.