دختری با روبان سفید
داستانهای فارسی - قرن 14
«شیرین» دختر هشتساله با مادرش در خانة پیرزنی به نام «احترام» زندگی میکند. مادر شیرین مستخدم آنجاست. احترام اتاق مخصوصی دارد که گاهی به تنهایی مدتی در آن سر میکند و سپس آن را قفل میکند. روزی در بازمیماند و شیرین به علت کنجکاوی وارد اتاق میشود و با صحنة عجیبی روبهرو میشود. از تابلوی کودکی احترام که در اتاق موجود است، مادر و پسر کوچکی به همراه دختری با روبان سفید خارج میشوند. دختر کوچک با دیدن شیرین از او کمک میخواهد و شیرین فقط میتواند دستان سرد او را لمس کند. دختر کوچک با اصرار مادر به تابلو بازمیگردد و در کنار مادر و برادرش مغموم و ساکت مینشیند و شیرین را در بهت و حیرت قرار میدهد. رمان حاضر برای نوجوانان گروه سنی «د» و «هـ» به نگارش درآمده است.