شوخی‌های دریس

شوخی‌های دریس

داستان‌های کوتاه

در داستان دریس‌ و استادش می‌خوانیم: دریس شاگرد بدی بود، او چرم را اشتباه می‌برید و نمی‌توانست درز را صاف و مستقیم بدوزد. بالاخره، اوستا او را فقط برای پخش کفش و دیگر کارهای پادویی به کار گرفت. روزی اوستا هوس زردآلو خشکه کرد، دریس را صدا زد و گفت: «این چند سکه را بگیر، و دو پاکت زردآلو بگیر. یکی مال خودت، دومی را برای من بیاور». زمان زیادی نگذشت که دریس به دکان بازگشت و سکه‌ها را به اوستایش برگرداند و گفت: «این هم بقیة پول شما، متاسفانه خشکبار فروشی فقط یک پاکت برگه داشت. پس نتونستم پاکت دوم را برای شما بخرم. من فقط همان پاکت را خریدم و دارم آن را می‌خورم». عنوان‌های دیگر داستان‌های کتاب عبارت‌اند از: دریس مسئولیت حمل می‌کند؛ دریس پند می‌دهد؛ دریس و کلاغ نابغه؛ دریس همه‌فن‌حریف؛ دریس شعبده می‌داند و دریس ناهار را می‌ریزد.

قیمت چاپ: 4,000 تومان
گردآورنده:

پریسا برازنده

تصویرگر:

ندا پویا

ناشر:

سروش

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

74

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9789643767778

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

گردآوری