بلاهای اعتیاد: هفت قصه در یک سوئیت و سوگنامه دختری که خود را کشت

بلاهای اعتیاد: هفت قصه در یک سوئیت و سوگنامه دختری که خود را کشت

مرد داستانش را این‌گونه بازگو کرد: ما دو برادر بودیم که با هم در یک کارگاه نجاری کار می‌کردیم. البته کار را برادرم انجام می‌داد و من فروشنده بودم و در پایان به صورت شراکتی درآمد حاصله را بین خود تقسیم می‌کردیم. برادرم اهل عبادت و درست‌کاری بود ولی من کارگاه را محل عیش و نوش و بساط دود و دم کرده بودم. آن‌قدر برادرم را اذیت کردم که پیشنهاد داد سهم او را بخرم، ولی من با پررویی گفتم سهم تو فقط کار کردنت است، می‌توانی بروی. او مرا به خدا واگذار کرد و رفت. برادرم بار دیگر کار خود را آغاز کرد و به زندگی مقبولی دست یافت، ولی من همه‌چیزم را از دست دادم و حالا تنها در گوشه‌ی این بیمارستان بستری هستم تا روزی که بمیرم. "چوب خدا" یکی از هشت داستان کوتاه کتاب حاضر است که هر یک توسط یک نفر از اعضای اتاقی در یک بیمارستان بازگو شده است. عناوین داستان‌های دیگر عبارت‌اند از: طاهره؛ رنج بزرگ؛ در گردباد زندگی؛ افیونی؛ مردی تنها که تنها نبود؛ پدر عوضی پسران عوضی؛ و سوگ‌نامه‌ی دختری که خود را کشت.

قیمت چاپ: 1,200 تومان
نویسنده:

امیر فرهی

ناشر:

اطاق آبی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

104

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789649629735

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف