نازی
"نازی" که در کودکی پدر و مادر خویش را از دست داده نزد عمو و زنعمویش زندگی میکند. او روزی به دلیل اذیت و آزارهای زنعمویش خانه را ترک میکند و طی اتفاقاتی به زنجان میرود تا کاری پیدا کند. در آنجا با خانوادهای با محبت آشنا میشود و نزد آنها میماند. در این میان به پسر خانواده، فرهاد، دل میبندد، اما در زمانی که همهچیز طبق میل او پیش میرود و مقدمات عروسی فراهم است، متوجه میشود که ایدز دارد و قادر به ازدواج با فرهاد نیست. بنابراین با خوردن قرص به زندگی خویش خاتمه میدهد.