سرگذشت ندیمه
داستانهای کانادایی - قرن 20م.
"در داستان حاضر "افرد" ندیمهای است که در حکومت تئوکراتیک کشوری تخیلی به نام جلید روزگار میگذراند. او اجازه دارد روزی یکبار برای خرید در بازار از خانه فرمانده و همسرش خارج شود. بازاری که در آن تصاویر جای کلمات را گرفتهاند؛ زیرا زنان، دیگر حق خواندن ندارند. ندیمه ماهی یک بار به بستر میرود و دعا میکند که از فرمانده آبستن شود؛ چون در عصری که زاد و ولد کاهش پیدا کرده، ارزش افراد وسایر ندیمهها تنها به باروری رحم آنهاست. افراد سالهای پیش را به خاطر دارد. ایامی که با همسرش "لوک"، زندگی میکرد و با او نرد عشق میباخت؛ ایامی که با دخترش بازی و از او مراقبت میکرد؛ ایامی که شغلی داشت و درآمدی؛ و از حق آموختن بهرهمند بود؛ ولی حالا همه اینها به باد رفته است... سرگذشت ندیمه رمانی است آمیخته به طنز، هراس و هشدار که از آمیزش تیره و تار سیاست و روابط زن و مرد... پرده برمیدارد...".