سمندر
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «همین الان هم قیافه «نورعلی» جلو چشمم است. قیافه «نورعلی»، «مزلقانی اصفهانی». آقای «اصفهانی» خیلی آرام با وانتش از روی پل میگذرد. در دو سوی پل، هم اینطرف، هم آنطرف پل، گاومیشها تا زیر گردن در آب رودخانه فرورفتهاند».