سبد سفارش شما خالی است!

داستان حاضر، با موضوع اجتماعی، اسلامی و مذهبی است. امید، جوانی با پشتکار فراوان است که از طریق بورسیه، برای ادامة تحصیل به آمریکا می‌رود. پسرعمة امید «علی» مدت بیست و دو سال پیش به آمریکا رفته و دیگر کسی از وی خبری دریافت نکرده است. امید به نیویورک می‌رود و در آنجا با دختری به نام «سارا» که غیرمسلمان است آشنا می‌شود و عاشق وی می‌شود. پدربزرگ سارا که فردی آمریکایی و غیرمسلمان است به شدت از ایرانیان منتفر است و از دوستی سارا و امید جلوگیری می‌کند. در طی ماجراهایی امید با خواندن خاطرات «آنا»، مادر سارا، پی می‌برد که آنا بیوة پسرعمه‌اش «علی» است. وقتی آنا مسلمان می‌شود علی نیز فوت می‌کند. آنا به دلیل مسلمان شدن با مشکلات فراوانی از طرف جامعه و خانواده‌اش مواجه می‌شود. سارا اینک به دلیل سخت‌گیری‌های پدربزرگ از آداب و آیین مسلمانی که آنا اجرا می‌کند دور مانده، با آمدن امید اتفاقات و ماجراهای جدیدی برای وی رخ می‌دهد.