دردانه
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر، ماجرای فراز و نشیب زندگی دختری به نام «دُردانه» است. «دُردانه» تک فرزند خانواده، در شش سالگی مادر مهربانش را از دست میدهد. پدر با ازدواج با «جمیله» که زنی مستبد و عامی است، مهر و محبّت خود را از دردانه میکاهد. دردانه در کنار خانوادة جدید و پدری نامهربان، با تنهایی و درد یتیمی آشنا میشود. در جوانی به خواست پدر و جمیله، با فردی به نام «بهمن» ازدواج کرده و راهی لندن میشود. زندگی سرشار از سختیها و تنهاییهای دُردانه در کنار بهمن، با طلاق به پایان میرسد. دردانه شکست خورده به ایران بازمیگردد. جایی که ازدواجی سرشار از شیرینیها و تلخیهای بیشمار، در کنار همسر جدیدش «جلال قوام»، صاحب شرکت معتبر و پرآوازة آرسنیک انتظار او را میکشد.