من... مهتاب صبوری
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با قلمی شیوا و ایدهای جدید نگاشته شده است. نویسنده در این داستان قصد دارد ساختارهای تثبیتشدة مرد محور را با ساخت شخصیت «مهتاب» درهم شکند تا نشان دهد «زن جامعه ما منفعل نیست، به قیم و سرپرست و آقا بالا سر نیاز ندارد»، این درونمایه و سوژة جدید برای پردازش این داستان است. داستان را زنی به نام «مهتاب» روایت میکند که پس از فوت همسرش، با امانت گرفتن اتومبیل همسایه برای امرارمعاش خود و سه فرزند به مسافرکشی مشغول شده است و این فعالیت در کنار مسئولیت ادارة خانواده برای او مشکلاتی را پدید میآورد.