وداع با جنگ
داستانهای فارسی - قرن 14 / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - خاطرات
کتاب، بیمقدمه وارد داستان زندگی نویسنده از تولد تا عروسی و کشمکشهای پیرامونی قبل و بعد از انقلاب تا جبهه و جنگ میشود: «درست در بلندترین شب سال 1344 در روستای پاشا کلای آمل متولد شدم، شبی که برف سپید و درخشان سراپای روستا را برگرفته بود و از ظلمات آن کمی کاسته بود». نویسنده با قلمی شیوا، سلیس و بیتکلف با مخاطب مواجه میشود و در سراسر کتاب، گویی وی دوربین برداشته و از گذشته، حال و آینده خود فیلمبرداری و از تکنیک ادغام تصاویر بهره میبرد. حرکت از تصویر بسته سرشانهها، به تصویر نیمبسته کل اندام و زندگی مملو از سادگی، صداقت و صمیمیت نویسنده نشئت میگیرد و البته هنر نویسنده آن است که از تصویر محیط سرسبز شمال و صدای جنگلهای مهگرفته رؤیاگونه آن، فیلم ساخته و خواننده گریزپای را بهدنبال خود بدواند و بالاتر از آن ضمن بهرهمندی از طعم و بو و لامسه در یک کلمه، زندگی بسازد.