پروانه و مداد رنگیها
رنگها / داستانهای تخیلی
در جعبة مدادرنگی، مداد زرد خوابش نمیبرد و مداد آبی را نیز از خواب بلند کرد و همینطور همة مدادها از خواب پریدند. آنها نمیدانستند کجا هستند. هریک از مدادها پیشنهادی برای بیرون آمدن میداد و هریک سعی میکرد تا در جعبه را باز کند. تا این که سرانجام همگی تصمیم گرفتند با هم به در جعبه ضربه وارد کنند تا باز شود. پس همة مدادها با صدای یک دو سه ضربهای به در وارد کردند و در جعبه باز شد و آنها خدا را شکر کردند و با شوق فراوان از جعبه بیرون پریدند. برای اولینبار پروانه آن نزدیکیها بود و صدای مدادها را که شنید شاد شد و خندید. مجموعة حاضر دربردارندة هفت داستان کوتاه تحت عنوان برای اولینبار، سبز و بلند، عکس یادگاری و... است که همراه با تصاویر رنگی برای کودکان گروه سنی «ب» نگاشته شده است.