رسم عاشقکشی
در کتاب حاضر، پس از توضیح کوتاهی دربارهی نویسندهی فیلمنامهی "رسم عاشقکشی" و شناسنامهی فیلم، متن کامل آن به چاپ رسیده است. در ادامه دو مقاله دربارهی این فیلمنامه از "نیوشا صدر" و "روبرت صفاریان" با عنوان "کودکی که زیاد میدانست" و "مسلخ معصومیت" ضمیمه شده است. بخش پایانی کتاب نیز به گفتوگوی اسماعیل "میهندوست" با نویسنده اختصاص دارد. گفتنی است، فیلمنامهی "رسم عاشقکشی" بر محور یک خلاف قانونی شکل میگیرد. قاچاق چوب، انگیزهی مشترک تمام شخصیتهاست و خوب و بد در چارچوبی غیر انسانی، یکدیگر را برای هدفی غیر انسانی زیر دست و پا له میکنند. تنهایی انسان، بومیگرایی و دنیای روستایی حاکم بر داستان، غافلگیرکردن مخاطب، نشان دادن واقعیتی که در انتهای فیلمنامه بعدی غیر معمول مییابد (پیر شدن ناگهانی جلال)، عرضهی مفهوم جدید از زمان به گونهای استعاری (رفتوآمدهای همیشگی جلال و پختگی زودرس او که در انتها در ظاهرش نمود مییابد) و توصیف تلاش و زجر مردم فقیر، فیلمنامه را به رئالیسم جادویی نزدیک میکند.