شنل قرمزی
افسانههای عامه
کتاب مصور حاضر، یکی از کتابهای مجموعه «قصههای دوستداشتنی دنیا» و داستانی از افسانههای عامه است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «روزی روزگار، دختر کوچکی در دهکدهای نزدیک جنگل زندگی میکرد. دخترک هرگاه بیرون میرفت یک شنل با کلاه قرمز به تن میکرد، برای همین مردم دهکده او را شنل قرمزی صدا میکردند. یک روز صبح شنل قرمزی از مادرش خواست که اگر ممکن است به او اجازه دهد تا به دیدن مادربزرگش برود چون خیلی وقت بود که آنها همدیگر را ندیده بودند. مادرش گفت: فکر خوبی است. سپس آنها یک سبد زیبا از خوراکی درست کردند تا شنل قرمزی آن را برای مادربزرگش ببرد».