محاکمه
داستانهای اتریشی - قرن 20م.
بیشک به «یوزف» تهمت زده بودند چون یک روز صبح بیآنکه خلافی از او سرزده باشد به سراغش آمدهاند و او را بازداشت کردهاند. پس از مدتزمان کوتاهی یوزف را به خانه بازمیگردانند اما به او میگویند که از دسترس مسئولان دور نشود. او تصمیم میگیرد به ملاقات دوشیزه «ب» برود. در دیدار با دوشیزه «ب» اتفاق عجیبی رخ میدهد و چند روز بعد یوزف برای بار دوم بازجویی میشود و ... .