دختر دشت
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب «دختر دشت» به قلم «فاطمه بیاتی» در ژانر عاشقانه و اجتماعی، سرگذشت دختری بهنام «آهو» را روایت میکند که برای یافتن مادرش به روستاهای اردبیل میرود، اما در این مسیر دچار کشمکشها و فرازونشیبهایی میشود. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «صبح زود آهو بدون اینکه کسی را بیدار کند از خانه بیرون زد. او داشت به رسم همیشگی آقا عمل میکرد، زیاد سرحال نبود و با خودش حرف میزد، این راه برای او زیاد ناآشنا نبود، این راه نشانه درد دیرینه آهو بود. از اتوبوس پیاده شد، باد ملایمی میوزید، عمو صفر از فاصله زیاد آهو را شناخت. او نگهبان شیرخوارگاه بود. با خوشحالی به استقبالش رفت. با گذشت سالها حال و هوای آنجا برای آهو تازگی داشت، روزهایی که به دور از هیاهو سپری کرده بود. بچهها وقتی که شنیدند آهو آمده، چه سروصدایی به راه انداخته بودند. آهو چون...».