غول کت و شلوارپوش

غول کت و شلوارپوش

هیولا - داستان

یک روز، والدو در غارش نشسته بود و داشت صبحانه‌اش را می‌خورد که هتی دوان‌دوان از راه رسید و گفت: «بتی چاقالو و ادی دارن با هم عروسی می‌کنن و ما را هم دعوت کردن». آنها تصمیم گرفتند به فروشگاه بروند و برای عروسی لباس بخرند. هتی با حوصله یک پیراهن بلند و یک جفت کفش برای خودش خرید. بعد نوبت والدو رسید. او هر کت و شلواری را که می‌پوشید خوشش نمی‌آمد. بالاخره هتی برایش یک کت‌وشلوار زرد روشن انتخاب کرد. آنها روز عروسی لباس‌هایشان را پوشیدند و از دامنة کوه به پایین رفتند. آن روز هوا طوفانی بود، هنوز راه زیادی نرفته بودند که باد کلاه هتی را به هوا برد، والدو به دنبال کلاه، دوان‌دوان به رودخانه رفت، تمام لباس‌هایش گلی و خیس شد. کتاب حاضر از مجموعة «قصه‌های غول عاشق» است که برای دو گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 1,100 تومان
نقاش:

دافی ویر

ناشر:

پنجره

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

813

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

28

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642220809

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه