سایه تاریکی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی عاطفی و اجتماعی است که در بسیاری از تجربهها قابلتأمل است، برای جوانانی که در دوره خاصی از زندگی نیاز به گرفتن تصمیمهای صحیح دارند و در این انتخاب علاوه بر درست فکر کردن لازم است به گفتههای بزرگترها و پدر و مادر احترام بگذارند. در داستان میخوانیم: «چیزی نیست «پریا». من حالم خوبه. فقط خستهام همین. تو را به خدا اینقدر سؤال نکن. فقط خستهام همین. با این حرف «ندا» دیگه نتونستم به کنجکاویم ادامه بدم، فهمیدم «ندا» حال و حوصله حرف زدن نداره. با ناباوری حرفش را قبول کردم».