نیم قرن و اندی تنهایی
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان سرگذشت زنی به نام «فخرالملوک» است که در سن 13 سالگی با مردی به نام «تقی» که بنگاهدار است ازدواج میکند. فخرالملوک زنی سختکوش و فداکار است که تمام عمرش در جستوجوی گرمای عشق است؛ اما چیزی جز غم نصیب او نمیشود. با این حال مشکلات زندگی نه تنها او را شکست نمیدهد بلکه از او زنی مبارز و قوی میسازد. فخرالملوک در این داستان نماینده تمام زنانی است که قربانی جهل و نادانی خانواده خود شدهاند. شایان ذکر است ماجرای این داستان واقعی است.