اشاره: اشاره به حکایتها و داستانهای مذهبی، اخلاقی و اجتماعی
روزی حضرت موسی (ع) به همراه چند تن از یارانش از بیابانی عبور میکرد که ناگهان چشمش به سگی بدهیبت و رنجور افتاد. هریک از یاران حضرت با مشاهدة سگ، یکی از عیوب آن را برشمرد. اما حضرت موسی (ع) پس از شنیدن گفتة تمام یارانش، در کمال تعجب از سفیدی دندان سگ سخن گفته و یارانش را از ذکر معایب او برحذر داشت. کتاب حاضر دربردارندة داستانها و مباحثی با مضامین اخلاقی و تربیتی است که داستان یاد شده با عنوان «محاسن را هم بگویید» یکی از آنهاست. عناوین برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارت است از: زنجیر شیخ انصاری؛ حساسیت در بیتالمال؛ اهمیت علم؛ دیدن خضر نبی؛ توبة نصوح؛ و مصاحبة شگفتانگیز.