غریبههای همیشگی
نمایشنامه فارسی - قرن 14
چند تا از فرزندان خانواده، به علت بیماری خونی قبل از 18سالگی فوت کردهاند. تنها پسر باقیمانده دو ماه دیگر هیجدهساله میشود. پدر نگران فوت او است و از این که فرزندان خود را از دست داده، نسبت به دین خود نیز سست شده است. مادر متوسل به خدا و ائمه است. آنها به حرم امام حسین (ع) میروند، ماه محرم است و پسر که یک دست او معلول است، از پدر میخواهد که طبلی برای او بخرد تا بتواند در عزاداری شرکت کند، اما پدر که حتی برای زیارت حرم نمیرود، مخالفت میکند. در نیمهشبی، صدای عزاداری امام حسین (ع) شنیده میشود. فردا صبح، پسر که از خواب بیدار میشود، دیگر آثار بیماری در خود نمیبیند و برای عزاداری به همراه کاروان به طرف حرم میرود و پدر و مادر که در مسافرخانه هستند، ناگهان صدای انفجاری میشنوند و بدن تکهتکه شدة پسر را در کنار طبل میبیند. این کتاب مشتمل بر سه نمایشنامه با عنوانهای یونس پیامبر، غریبههای همیشگی و تلخنامة شهادتهای سرخ است.