چانی ونجک
داستانهای کانادایی - قرن 20م.
رمان حاضر، همه نشانههای یک تراژدی بزرگ را دارد، پسربچهای بیگناه که در اواخر اکتبر در طبیعت وحشی بیانتهای انتاریو گم میشود و ناامیدانه تلاش میکند راه خانهاش را در پیش بگیرد. لباسهای او مناسب آبوهوای بد نیست و همراه خود جز چند کبریت ندارد، گرسنه است و از سرما میلرزد. او در آرزوی بازگشت به خانه است اما نمیداند از خانهاش 600 کیلومتر دور است و امکان ندارد موفق شود.