قصه‌ی غریب

قصه‌ی غریب

پدر و مادر «سعید» قبل از رفتن به سفر مشهد، «سیما» و «سحر»، خواهرانش، را به او می‌سپارند و هنگام بازگشت از سفر تصادف کرده و در مقابل چشمان بی‌قرار فرزندان به خاک سپرده می‌شوند. سعید تمام تلاش خود را برای پر کردن جای خالی پدر و مادر به کار می‌گیرد؛ در یک شرکت تجاری استخدام می‌شود، در ازدواج سیما با همکلاسیش، فرشید، جشن بزرگی برگزار می‌کند و با دوست فرشید به نام «مهدی» آشنا می‌شود. سعید، فرشید و مهدی شرکتی به نام تولیدکنندة بردهای الکتریکی با سرمایة خود به صورت شراکتی راه‌اندازی می‌کنند. وضع مالی سعید روزبه‌روز بهتر می‌شود. حالا سحر نیز بزرگ‌تر شده است و سیما به سعید پیشنهاد می‌کند که بهتر است ازدواج کند. سعید در پی رفت‌وآمد با خانوادة مهدی به «مائده»، خواهر مهدی، علاقمند است. بعد از شنیدن این خبر خوش سعید از خانه خارج می‌شود ولی با ماشینی تصادف کرده و به بیمارستان منتقل می‌شود. او در پی این تصادف دو پای خود را از دست می‌دهد و این موضوع سرنوشت او را دستخوش تغییراتی می‌کند که در ادامة داستان بازگو شده است.

قیمت چاپ: 4,500 تومان
نویسنده:

زهرا صفوی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

312

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005521108

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف