ماهی و هدیه
پرسشها و پاسخهای کودکان - داستان / ماهیگیری - داستان
یوسف در ساحل منتظر است. پدربزرگ قایق خود را به ساحل میکشد. موج سواران و لاکپشتها و کوسهها... پدربزرگ چه چیزی برای یوسف هدیه خواهد آورد؟ مردان قایق را به ساحل میکشند و آن را میبندند. یک شیء سفید بین انگشتان پدربزرگ است. یوسف آن را میگیرد. مرغان دریایی به صدا در میآیند و انگار میگویند چه چیزی برای یوسف آوردی؟ وقتی خورشید غروب میکند، پدربزرگ پاسخ مرغان را میدهد. یک دندان کوسه برای خوش اقبالی پسرم از دریا آوردم. در خانه، یوسف هدیه جدید خود را در کنار دیگر هدیههای پدربزرگ میگذارد.