خانم گاوه
داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی
روزی "خانم گاوه" به دوستش ـ "آقا گوسفنده" ـ مکانی را نشان میدهد که پر از علفهای تازه و سبز است. آن دو به همراه یکدیگر به آنجا میروند و تمام روز را علف خورده و بازی میکنند تا این که هوا تاریک میشود. آن دو راه خانه را پیدا نمیکنند. در این هنگام "خانم اردک" را میبینند، خانم اردک راه خانه را میداند و از آنها میخواهد به دنبال او راه بیفتند و همه با هم موقع شام به خانه میرسند.