پایان تنهایی
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان درباره زندگی دختری به نام «آرزو» است که دو برادر و یک خواهر به نام «الهام» دارد. «سامان» برادر بزرگترش و پسرعمویش «آرش» که در آلمان مشغول تحصیل هستند، تصمیم دارند به ایران بازگردند، برای همین قرار است یک مهمانی مفصل در منزل پدر آرش برگزار شود. آرزو که دختری حساس و زودرنج و خجالتی است هیچ تمایلی برای شرکت در مهمانی ندارد اما با درخواست برادرانش سامان و «کیوان» به مهمانی میرود. آرش در مهمانی سربهسر آرزو میگذارد و این مسئله او را ناراحت میکند، اما... .