کشف باران قرمز
مجموعة حاضر، حاوی شش داستان کوتاه تخیلی از «بامداد رفعتی» و به تصویرگری خود او با عنوانهای: «داستان کرة زمین»؛ «دکتر فینساز و شربت استامینوفن»؛ «گلی که بوی فرشته میداد»؛ «داستان خوشول» و «کشف باران قرمز» است. بامداد رفعتی متولد سال 1381 است و داستانهای این مجموعه را در فاصلة سنی پنج تا شش سالگی نگاشته است. در خلاصة داستان «کشف باران قرمز» میخوانید: در شهر «آبیتیس» جنگلی وجود داشت که قصر پادشاه آن بسیار کهنه بود. روزی باران قرمزی بارید و قصر و لباس پادشاه را زیبا کرد. پادشاه از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و تصمیم گرفت به کارخانة بارانسازی برود و علت را جویا شود. در طول راه پادشاه با سربازانش به اتفاقات عجیبی روبهرو شدند، اما بالاخره به این نتیجه رسیدند که باران قرمز، تولید کارخانة بارانسازی است، پس از مرگ پادشاه، پسرش جانشین او شد. او پس از تحقیقات بسیار به مردم گفت باران قرمز تولید کارخانة بارانسازی نبوده، بلکه کار خدا بوده است. لازم به ذکر است این داستانها، برای گروه سنی «ب» و «ج»، تدوین شده است.