سوگ مادر
مسکوب، شاهرخ، 1304 - 1384 - یادداشتها، طرحها و غیره / مسکوب، شاهرخ، 1304 - 1384 - خاطرات
"شاهرخ مسکوب" عاشق مادرش بود. به گفتهی خویش مادرش را بیش از دوست داشتن میپرستید. و این احساس در جایجای نوشتههایش نمود دارد. او احساس میکرد باید نسبت به مادر ادای دین نماید اما اجل مهلتش نداد. "کامشاد" پس از وی سعی کرد دین او به مادرش را با چاپ آنچه مسکوب در دفترهای خاطرات و نوشتههای دیگرش دربارهی مادر نگاشته بود ادا کند. این کتاب حاصل همان تلاش است که در جایجای آن میتوان حس لطیف و غمگین و عاشقانهی یک فرزند نسبت به مادر را یافت. در قسمتی از کتاب میخوانیم: "من در تن مادرم زندگی کردم و اکنون او در اندیشهی من زندگی میکند. من باید بمانم تا او بتواند زندگی کند. تا روزی که نوبت من نیز فرا رسد، به نیروی تمام و با جان سختی میمانم. امانت او به من سپرده شده است. دیگر بر زمین نیستم، خود زمینم و به یاری آن دانهای که مرگ در من پنهانش کرده است باید بکوشم تا بارور باشم".